نوشته شده توسط: شهزاد شاه عباسی
تهران قدیم از چهار محله تشکیل شده بود به نامهای سنگلج، اودلاجان (عودلاجان)، بازار و چالهمیدان.در زمان ناصرالدینشاه قاجار چندین محله تازه در تهران ساخته شد به نامهای ارگ، چاله حصار، خانیآباد، قناتآباد، پاچنار، پامنار، گار ماشین، گود زنبورکخانه، صابونپزخانه، گود عربها و دروازه قزوین.
محلههای نوساز شهر تهران
در زمان دودمان پهلوی و پس از انقلاب ???? شمار زیادی محله و شهرک در محدوده کلانشهر تهران ساخته شد. برخی از این محلهها همان روستاهای پیشیناند که گسترش داده شدهاند.
دروازه های شهر تهران
در واقع حدود جغرافیایی تهران به شرح ذیل بود:
شمال: طول خیابان انقلاب فعلی، از حدود پیچ شمیران تا کمی بعد از چهار راه کالج که به شکل مایل به طرف غرب و خیابان سی متری (کارگر کنونی) امتداد داشت. غرب: از حدود چهار راه جمهوری کنونی تا حوالی میدان گمرک جنوب: خیابان شوش، از حدود میدان راه آهن تا حوالی میدان گمرک. شرق: خیابان شهباز(?? شهریور فعلی) تا بعد از میدان شهدای کنونی. محلاتی که در داخل این محدوده قرار داشتند و هنوز بسیاری از آنها با همان اسم و رسم قدیم وجود دارند. محله دولت که به دلیل نزدیکی با کاخهای سلطنتی به این نام خوانده میشد، خیابانها و محلههای لالهزار، خیابان شاهآباد،چهار راه سید علی، خیابان اسلامبول، خیابان علاءالدوله، (فردوسی)، خیابان لختی (سعدی)، خیابان واگنخانه ،(خیابان اکباتان) عین الدوله، دوشانتپه، (ژاله)، نظامیه (بهارستان) و دروازه شمیران را شامل بود.
محله عودلاجان (اودلاجان) تشکیل میشد از خیابان جلیل آباد (خیام) کاخ گلستان تا ناصریه (ناصر خسرو) و حدود مسجد شاه و شمال بوذرجمهری شرقی و پامنار و جنوب خیابان چراغ برق (امیر کبیر) و میدان توپخانه، که محله کلیمیان و و زرتشتیان مقیم تهران بودهاست.
محله سنگلج که بخش اعظم و عمده آن را امروزه پارک شهر تشکیل میدهد، در گذشته یکی از مراکز مهم سیاسی بود و با اینکه در حال حاضر تقریباً از بین رفته ولی هنوز اشتهار تاریخی خود را از دست نداده.چاله حصار یکی دیگر از محلات جنوب تهران بود که چون آن را خاکبرداری و خاکش را به مصرف حصار کشی تهران رسانده بودند، مقدار زیادی چاله گود مانند داشت، بعدها برای تخلیه زبالههای شهر از آنجا استفاده میکردند.چاله میدان نیز که قبلا در دوره صفویه خاک آن را به مصرف حصارکشی تهران رسانده بودند، وضعی تقریباً مشابه چاله حصار داشت و محل تخیله زباله تهران به حساب میآمد، این محله محدود به جنوب بازار چهل تن و امامزاده سید اسماعیل و میدان مال فروشها، میدان امین السلطان، گمرک، خانی آباد، دروازه غار و پاقاپوق (اعدام) بود.
نوشته شده توسط: شهزاد شاه عباسی
در مورد وجه تسمیه تهران اختلاف نظر زیادی وجود دارد، پارهای از پژوهشگران «ران» را پسوندی به معنای دامنه گرفتهاند و شمیران و تهران را بالادست و پاییندست خواندهاند. برخی دگر تهران را تغییر شکل یافته «تهرام» به معنای منطقه گرمسیر دانستهاند، در مقابل شمیرام یا شمیران که منطقه سردسیر است و همچنین عدهای بر این باورند که سراسر دشت پهناوری که امروز تهران بزرگ خوانده میشود در میان کوههای اطراف، گود به نظر میرسید و بدین سبب «ته ران» نام گرفت.
روستایی که پیشدرآمد شهر تهران بوده است، پیش از اسلام نیز وجود داشته اما پس از اسلام بهتدریج نام آن معرب گردیده و از تهران به طهران تبدیل شده است اما جغرافیدانان معروف آن روزگار نیز به املای تهران اشاره نمودهاند. همزمان با جنبش مشروطه که تغییرات زیادی در ادبیات و نگارش زبان فارسی به وجود آمد، رفتهرفته املای تهران رواج یافت و پس از تاسیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی و تاکید آن بر املای تهران، املای دیگر (طهران) کاملا منسوخ شد.
نوشته شده توسط: شهزاد شاه عباسی
نخستین سرود میهنی (ملی) در دوره قاجار ساخته موسیو لومر فرانسوی (موسیقیدان نظامی اعزامی به ایران در دوره قاجار) است. این سرود برای پیانو نوشته شده و یک بار به هنگام ورود مظفرالدین شاه قاجار و در حضور وی در پاریس اجرا گردید و اجرای آن توسط ارکستر ملل نخستین اجرای رسمی و ارکسترال آن است که به پیشنهاد رهبر ارکستر در دوره حاضر ترانهای برای آن توسط بیژن ترقی سروده شد و به همراه خواننده اجرا گردید.متن این سرود:
نام جاوید وطن صبح امید وطن
جلوه کن در آسمان همچو مهر جاودان
وطن ای هستی من شور و سرمستی من
جلوه کن در آسمان همچو مهر جاودان
بشنو سوز سخنم که هم آواز تو منم
همه جان و تنم وطنم وطنم وطنم
بشنو سوز سخنم که نواگر این چمنم
همه جان و تنم وطنم وطنم وطنم
همه با یک نام و نشان به تفاوت هر رنگ و زبان
همه شاد و خوش و نغمه زنان
ز صلابت ایران جوان
ز صلابت ایران جوان
سرود شاهنشاهی در زمان پهلوی
این سرود تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و سرنگونی رژیم سلطنتی، سرود رسمی کشور ایران بودهاست:متن سرود
شاهنشاه ما زنده بادا،
پاید کشور به فرش جاودان،
کز پهلوی شـد ملک ایران،
صد ره بهتر زعهد باستان،
از دشمنان بودی پریشان،
در سایه اش آسوده ایران،
ایرانیان پیوسته شادان،
همواره یزدان،
بود او را نگهبان
سرود ای ایران:
این سرود یکی از میهنی ترین سرود های ایرانی است.این آفریده جاودانه از حسین گلگلاب است و روحالله خالقی آهنگی بر روی این سروده قرار داد این سرود برای اولین بار به صورت کر خوانده شده که بعد ها استاد غلامحسین بنان و اسفندیار قره باقی آن را به صورت تگ آهنگ خواندند.
از ویژگی این آهنگ می توان به بکار نگرفتن حتی یک واژه بیگانه حتی عربی اشاره کرد.
این سرود ،سرود ملی ایران نبوده ولی از صدا و سیما های دوره پهلوی و جمهوری اسلامی پخش می شد.البتهچند سال به عنوان سرود ملی از رادیو ایران پس از انقلاب پخش می شد ولی به خاطر مخالفت گروه هایی!مدتی بود که در صدا و سیما پخش نمی شد ولی اخیرا چند باری این سرود پخش شد. سرود جمهوری اسلامی ایران:
تا پیش از سال 1371 سرودی که ابولقاسم حالت آن را سروده بود را به عنوان سرود ملی خوانده می شد. که متن آن اینچنین بود:
شد جمهوری اسلامی به پا
که هم دین دهد هم دنیا به ما
یاریگر ما دست خداست
ما را در این نبرد او رهنماست
از انقلاب ایران دِگر
کاخ ستم گشته زیر و زِبَر
تصویر آینده ما، نقش مراد ماست
شور سلحشوری ما، ایمان و اتحاد ماست
شام سیاه سختی گذشت
خورشید بخت ما تابنده گشت
در صحنه قرآن جاودان
پاینده باد نام ایران
که بعد از آن سرود به سرود کنونی تغییر یافت که مدت زمان آن 59 ثانیه است:
سَر زَد از اُفُق
مِهرِ خاوران
فروغِ دیده حق باوران
بهمن، فَرِّ ایمانِ ماست
پیامت ای امام
استقلال، آزادی، نقشِ جانِ ماست
شهیدان، پیچیده در گوش زمانْ فریادتان
پاینده مانی و جاودان جمهوری اسلامی ایران
نوشته شده توسط: شهزاد شاه عباسی
نوشته شده توسط: شهزاد شاه عباسی
هُرمُز سوم (سلطنت: ???-??? میلادی) پسر یزدگرد دوم بود. او به واسطه? اینکه برادر بزرگتر او، پیروز یکم در سیستان و دور از پایتخت بود، به تخت نشست. کریستن سن نوشته است که او پسر ارشد یزدگرد دوم بود لکن برادر کوچک او پیروز ادعای سلطنت داشت و با سپاهی که از نواحی شرق آورده بود، به هرمز که در ری اقامت داشت، حمله برد. پیروز مورد حمایت و علاقه? مؤبدان و نجبا بود و زمانی که با برادر به منازعه برخاست، نجبا از وی حمایت می کردند. نام مادر آنها دینَگ بود. در مدت جنگ این دو شاهزاده، مادرشان در تیسفون سلطنت می کرد. در مهری که از وی بجا مانده است، صورت این ملکه با اسم و لقبش (ملکه ملکه ها)، بحروف پهلوی کنده شده است. این بانو تاجی بر سر دارد که برفراز آن گیسوانش بشکل گویی با نوار کوچکی، بسته شده است. گوشوارههای او دارای سه مروارید است و گردنبندی از مروارید در گردنش دیده میشود و گیسوان مجعدش، بچندین رشته بافته شده است.