سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ایران بانو

نوشته شده توسط:   شهزاد شاه عباسی  

سه شنبه 88 مهر 28  3:7 عصر

بعد از این که جسد کمبوجیه دفن شد، داریوش_سردارایرانی_سپاه ایران را به سوی وطن به حرکت درآورد .بردیای دروغین پس از با خبر شدن از مرگ کمبوجیه تصمیم گرفت که با آتوسا دختر کوروش و همسر کمبوجیه ازدواج کند ولی آتوسا متوجه شد که این مرد برادرش بردیا نیست.این خبر را به داریوش رساند و از او کمک خواست.داریوش با کمک سرداران و بزرگان ایران گئومات را دستگیر کرد پرده از راز این مرد خائن برداشت.محبوبیت داریوش به قدری بود که تمام امرا به اتفاق آرا او را به سلطنت انتخاب کردند و داریوش در اولین روز بهار در پاسارگاد تاج بر سر نهاد وبا آتوسا ازدواج کرد. مرتبه دیگر در 45 سالگی در پرسپولیس(کاخی که بدستور او ساخته شد )تاجگذاری کرد. او بار دیگر امپراطوری بزرگی که کوروش بنا کرده بود و کمبوجیه با فتح مصر آنرا گسترش داده بود را حفظ نمود . وی سیستم لشگری و کشوری را در ایران بنا نهاد. سپس برای شهر شهربان برگزید و در کنار آنان یک سردار و یک دبیر قرار داد تا مبادا بنای شورش گذارند . او چاپارخانه ها را در ایران پایه گذاری کرد . داریوش راهی موسوم به راه شاهی میان سارد و شوش ایجاد کرد که حدود 2400 کیلومتر طول داشته است . پیمودن این راه به صورت پیاده سه ماه به طول می انجامید. اوکانالی را بنا نهاد که بعدها به کانال سوئز لقب گرفت ( به طول 161 کیلومتر ) . او چندین سد در ایران و هند و کشورهای منطقه برای جبران آب در روزهای قحطی بنا نهاد . وی در سالهای پایانی عمر- کشورهای بسیاری را در مرزهای جغرافیایی ایران قرار داد و بر تمام آنان پادشاهانی مقرر فرمود و خود با سمت شاه شاهان ( شاهنشاه ) بر آنان پادشاهی نمود. 


 

نوشته شده توسط:   شهزاد شاه عباسی  

شنبه 88 مهر 25  9:7 عصر

 کوروش به غیر از کمبوجیه پسر دیگری داشت بنام بردیا که چند دقیقه ازکمبوجیه کوچکتر بود و برحسب انتخاب پدر حکومت پارت (خراسان)، گرگان ، باختر ، خوارزم ، کرمان و بلخ را بر عهد داشت. برخی از مورخین بر این عقیده اند که کمبوجیه،به برادر خود حسد می ورزد و دستور قتل او را در نهان می دهد.بعضی دیگر از مورخین این ادعا را قبول نداشته و اظهار می دارند که گئومات که یکی از مغان مادی بود از شباهت خود به بردیا استفاده نموده وبر تخت پادشاهی نشست.او بردیا را به قتل رساند و جسدش را در تیزآب قرار داد تا شناسائی نشود.پس از آن دستور داد که مردم بت بپرستند وبتخانه بنا نمایند! گزنفون می گوید که گئومات مردی بود جاه طلب و شهوت پرست و می خواست ایجاد هرج و مرج کند تا اموال مردم راتصاحب کند. اینچنین بود که بردیا برادر دوقلوی کمبوجیه کشته شد .


 

نوشته شده توسط:   شهزاد شاه عباسی  

پنج شنبه 88 مهر 16  10:31 صبح

همانگونه که درنوشته های فردوسی دیده می شود، زمان برگزاری جشن مهرگان در آغاز ماه مهر و فصل پاییز بوده است و این شیوه دستکم تا پایان دوره ی هخامنشی و احتمالا تا اواخر دوره ی اشکانی نیز دوام داشته است. اما از این زمان و شاید در دوره ی ساسانی، جشن مهرگان به شانزدهم ماه مهر منتقل می شود.

دلیل برگزاری جشن مهرگان در آغاز مهرماه و اصولا نامگذاری نخستین ماه فصل پاییز به نام مهر، در این است که در دوره هایی از دوران باستان و از جمله در عصر هخامنشی، آغاز پاییز، آغاز سال نو بوده است و از همین روی نخستین ماه سال را به نام مهر منسوب کرده اند.

می دانیم که سال زراعی از اول پاییز آغاز و در پایان تابستان دیگر خاتمه می پذیرد. قاعده ای که هنوز هم در میان کشاورزان متداول است و در بسیاری از نواحی ایران جشن های فراوان و گوناگونی به مناسبت فرارسیدن مهرگان و پایان فصل زراعی برگزار می شود.در متون ایرانی از مهرگان دیگری به نام مهرگان بزرگ در بیست و یکمین روز مهرماه نام برده شده است که احتمالا تاثیر تقویم خوارزمی باستان بوده است. از آن جا که در تقویم خوارزمی، آغاز سال نو از ششم فروردین ماه محاسبه می شده است؛ زمان برگزاری همه ی مراسم سال، پنج روز دیرتر بوده و در نتیجه جشن مهرگان به جای شانزدهم مهر در بیست و یکم مهر برگزار می شده است.مردمان در این روز تا حد امکان با جامه های ارغوانی (یا دستکم با آرایه های ارغوانی) بر گرد هم می آمده اند؛ در حالی که هر یک، چند «نبشته ی شادباش» یا به قول امروزی، کارت تبریک برای هدیه به همراه داشته اند. این شادباش ها را معمولا با بویی خوش همراه می ساخته و در لفافه ای زیبا می پیچیده اند.

در میان خوان یا سفره ی مهرگانی که از پارچه ای ارغوانی رنگ تشکیل شده بود؛ گل «همیشه شکفته» می نهادند و پیرامون آن را با گل های دیگر آذین می کردند. در پیرامون این گل ها، چند شاخه ی درخت گز، هوم یا مورد نیز می نهادند و گونه هایی از میوه های پاییزی که ترجیحا به رنگ سرخ باشد به این سفره اضافه می شد. میوه هایی مانند: سنجد، انگور، انار، سیب، به، ترنج (بالنگ)، انجیر، بادام، پسته، فندق، گردو، کـُنار، زالزالک، ازگیل، خرما، خرمالو و چندی از بوداده ها همچون تخمه و نخودچی.دیگر خوراکی های خوان مهرگانی عبارت بود از آشامیدنی و نانی مخصوص. نوشیدنی از عصاره گیاه « هوم» که با آب یا شیر رقیق شده بود، فراهم می شد و همه ی باشندگان جشن، به نشانه ی پیمان از آن می نوشیدند. نان ِمخصوص مهرگان از آمیختن آرد هفت نوع غله ی گوناگون تهیه می گردید. غله ها و حبوباتی مانند گندم، جو، برنج، نخود، عدس، ماش و ارزن. دیگر لازمه های سفره ی مهرگان عبارت بود از: جام آتش (شمع)، شکر، شیرینی، خوردنی های محلی و بوی های خوش مانند گلاب.آنان پس از خوردن نان و نوشیدنی، به موسیقی و پایکوبی های گروهی می پرداخته اند. در پایان مراسم، شعله های فروزان آتش، نظاره گر دستانی بود که به طور دسته جمعی و برای تجدید پایبندی خود بر پیمان های گذشته، در هم فشرده می شدند.


 

نوشته شده توسط:   شهزاد شاه عباسی  

پنج شنبه 88 مهر 16  9:39 صبح

نوشته:ماریژان موله – گیرشمن – هرتزفلد (در 4 جلد )

ترجمه و اقتباس:ذبیح الله منصوری

این کتاب با افسانه ای دلپذیر و زیبا شروع می شود و به تدریج وارد واقعیات تاریخی می گردد و گام به گام ما را با سرگذشت تاریخی پادشاهان ایران – مردمان آن زمان و آداب و رسومشان آشنا می کند.


 

نوشته شده توسط:   شهزاد شاه عباسی  

شنبه 88 مهر 11  9:55 عصر
در آثار باستان‌شناسی ایران، در گورهای مختلف آثار مادری که فرزندش را بغل کرده است و حتی یک نمونه از تپه حسنلو، پایین‌تر از دریاچه ارومیه، آثار زن و مردی که یکدیگر را در آغوش گرفته‌اند، به دست آمده است که خود تاکیدی است بر مفهوم خانواده و عشق.
خانواده که امروز نیز از مقدس‌ترین و محترم‌ترین نهادهای اجتماعی به شمار می‌رود، همواره در این سرزمین از اهمیت والایی برخوردار بوده است. در آن زمان که زن‌ربایی و حتی خرید زن در میان بسیاری از ملل و اقوام هند و اروپایی معمول و متداول بود، ازدواج ایرانی در سایه نظمی که آیین زرتشت آورده بود، نتیجه عقد بود. زناشویی بی‌عقد مایه بدی بود و نزد ایرانیان پذیرفتنی نبوده است. به همین خاطر فرزندان حاصل از این گونه پیوندها از وراثت بی‌بهره بوده‌اند.
دولت هر سال برای عده زیادی از دوشیزگان نیازمند جهاز فراهم می‌آورد و دختران بی‌صاحب و بی‌جهاز را به خرج خود شوهر می‌داد و در انجام دادن این گونه نیکوکاری‌ها خسرو انوشیروان سرآمد دیگر پادشاهان ساسانی بود.
خانواده از چنان بنیان محکمی‌برخوردار بود که حتی بچه‌دار نشدن و نازایی زن دلیلی بر برهم خوردن پیمان زناشویی نبود. زرتشتیان در این گونه موارد به راحتی بچه‌ای را به فرزندی می‌پذیرفتند. مساله مهم دیگر این بود که، پدر و مادر در انتخاب همسر برای دختر خود دخیل بودند اما دختر هم حق داشت در صورتی که داماد منتخب پدر و مادر را نپذیرفت، دست رد بر سینه او بزند. قوانین دوره ساسانی ازدواجی را که به زور صورت می‌گرفت، به منزله جرم و خیانت می‌شمرد. و این امر، از پیشرفت‌های بزرگ حقوق ساسانی بود. این در حالی است که در سرزمین‌های هم‌مرز ایران، دختر از این آزادی خبر نداشت. در بابل، دختر می‌بایست مردی را بپذیرد که پدرش برای وی در نظر گرفته بود و در هند، دختر مثل کالایی به مردی داده می‌شد که بیشترین پول را پرداخته بود. در چنین شرایطی، دختر ایرانی از امتیازهایی بیش از همه دختران مشرق زمین برخوردار بود و می‌توانست یار و همدم زندگیش را به میل و اراده خویش برگزیند.



 
   1   2      >
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
 
یکشنبه 103 اردیبهشت 9
امروز:   8 بازدید
دیروز:   11  بازدید
فهرست
آشنایی با من
ایران بانو
شهزاد شاه عباسی
آینده از آن کسی است که گذشته خود را بشناسد
لوگوی خودم
ایران بانو
اوقات شرعی
لینک دوستان
آرشیو
اشتراک
 
طراح قالب
www.parsiblog.com